بازاریابی و فروش, مدیریت کسب و کار

گپی با برایان تریسی

گپی با برایان تریسی

با سلام به همراهان همیشگی سایت مسیر کمال. در این مقاله یکی از مصاحبه های برایان تریسی را برای شما ترجمه کرده ایم به نام گپی با برایان تریسیی، که در آن به جزئیات زندگی برایان تریسی از کودکی تا بزرگسالی می پردازیم. 

برایان تریسی


برایان تریسی در ابتدای راه


در سال 1994 کودکی در خانه ای فقیر، در شهر پومونا در کالیفرنیا متولد شد به نام برایان تریسی. ادامه مقاله را از زبان خود آقای برایان تریسی بشنویم:

در آن زمان تنها آرزویی که داشتم این بود که، قبل از سن سی سالگی میلیونر بشوم. اما زمانی که به سن 30 سالگی رسیدم، فرقی با زمان 20 سالگی خود نداشتم. اما ناگهان با شروع یک سوال همه چیز به شدت تغییر کرد، من از خودم پرسیدم:

  1. چرا بعضی افراد از دیگران موفق تر هستند؟
  2. چگونه برخی افراد بدون اینکه پولی داشته باشند، کاری را شروع و در انتها میلیونر می شوند؟

 

همین سوالات باعث شد که راه و سبک زندگی من تغییر کند. میلیونر های خود ساخته را، رکن اصلی زندگی خود قرار دادم، به این دلیل که این افراد بهترین صفات رفتاری را برای ما به نمایش می گذارند و ما می توانیم به راحتی از آن ها الگوبرداری کنیم. در این راه به این نتیجه رسیدم که برای فتح قله های بلند و موفقیت های بزرگ، باید به فرد خاصی تبدیل شوم.

آیا می دانستید عامل اصلی در موفقیت پول نیست؟ مهمترین عامل موفقیت این است که شما به به کسی تبدیل شوید که می تواند چنین ثروت عظیمی را بدست آورد و به خوبی از آن بهره ببرد و بتواند آن را افزایش دهد.

 


لطفا کمی از سرگذشتتان بگویید


من از ابتدای زندگی در شرایط مالی بدی به سر می بردم. دبیرستان را تا نیمه خواندم و رها کردم و در ادامه به کارگری روی آوردم. در آن زمان دیگر تنها سرپناه من اتومبیلم بود. همیشه رویای سفر کردن را در سر می پروراندم. زمانی که 20سال داشتم تمام پس اندازم را جمع کردم و سفرم را به دور دنیا آغاز کردم. در این سفر دریایی از اقیانوس اطلس تا بریتانیا را روی کشتی کار می کردم و سپس با دوچرخه از فرانسه تا اسپانیا و تنگه جبل الطارق رفتم. در آن محل به همراه دو نفر ازدوستانم یک خودروی لندروور خریدیم و پس از عبور از صحرای آفریقا به اینجا رسیدیم. این سفر برای ما مثل کلاس درس بود و در این مدت با حوادث و اتفاقاتی روبرو شدیم که در آینده و طرز تفکر کنونی من، نقش مهمی داشتند. 

در نهایت به آفریقای جنوبی رسیدیم و در آن جا به مدت 2سال مشغول به کار بودم. بعد به لندن بازگشتم و مدتی را در آلمان و انگلستان کار می کردم. در سال 1986 بود که یک سفر زمینی را تجربه کردم از لندن به سنگاپور، که در این مسیر کشور های بسیاری از جمله ترکیه، ایران، هند و… را دیدم و در انتها به سنگاپور رسیدم. در ادامه از مالزی به تایلند سفر کردم و 2سال در آن جا سپری کردم. در 30 سالگی به دانشگاه آلبرتا رفتم و در انتها توانستم مدرک فوق لیسانس بازرگانی را بگیرم.

کارهای زیادی از جمله بازاریابی، تبلیغات، واردات اتومبیل و.. را انجام دادم. در شرکتی به عنوان رئیس کل کارپردازی انتخاب شدم که سرمایه ای بالغ بر 265 ملیون دلار داشت. در سال 1981 بود که شروع کردم به برپایی سمینار های مختلف در کانادا و آمریکا. در سال 1986 به سن دیه گو در کالیفرنیا رفتم. تا به امروز، بیش از 40 کتاب را نوشته و منتشر کرده ام. در حال حاضر همه مرا به عنوان یک سخنران می شناسند و سالیانه برای 250/000 نفر در آمریکا، کانادا و… سخنرانی می کنم.

 


بزرگترین چالش زندگیتان چه بوده؟


من به دلیل شرایط زندگی که در گذشته داشته ام، تجربیات متفاوت بیشتری را کسب کرده ام. می توان مهمترین تجربه ام را سفر صحرای آفریقا دانست، آن هم در شرایطی که فقط 21 سال داشتم. در این سفر دشوار به دلیل بی آبی و خراب شدن اتومبیل، چندیدن بار مرگ را از نزدیک دیدیم و حس کردیم. در تمام این سال هایی که گذراندم، مهمترین تجربیاتی که کسب کردم زمانی بوده است که، با اراده بر مشکلات غیر طبیعی و سختی هی زندگی توانستم از موانع عبور کنم. اراده و بردباری، دو اصل موفقیت و تغییر زندگی من بوده است.

مسیر کمال مهدی حسینی نوابغ فروش شیراز سید مهدی حسینی


اوج زندگی خود را در چه می بینید؟


حس می کنم اولین اوجی که در زندگی خود داشته ام مربوط می شود به سفری که از ونکوور آغاز کردم و سپس به تمام کشور و اروپا و در نهایت به صحرای بزرگ آفریقا رفتم. در ابتدای راه دقیقا نمی دانستم که چیکار می خواهم بکنم ولی در طول سفر بر تجربیاتم اضافه می شد. دومین نقطه ی اوج زندگیم مربوط می شود به سفری که از لندن به سنگاپور رفتم.

این سفر ماه ها به طول انجامید و باعث شد من با فرهنگ های مردم مختلفی آشنا شوم. 24 سال سن داشتم که با اصول فروش آشنا شدم و در ادامه مدیریت را آموختم. در سن 25 سالگی کارم را در شرکتی بزرگ به عنوان فروشنده آغاز کردم. شش کشور بزرگ دنیا تحت پوشش این شرکت بودند و من تمامی کارمند ها را (95 نفر) آموزش دادم. در ادامه به قسمت معاملات ملکی رفتم ودر طول پنج سال املاکی را به ارزش 50 میلیون دلار ساخته، مدیریت، توسعه و به فروش رساندم. ما 65 نفر بودیم که بدون سرمایه و از صفر شروع کرده بودیم و در طول دو سال توانسته بودیم سودی بالغ بر 25 میلیون دلار بدست آوریم. در ادامه مدیریت یک شرکت را به ارزش 265 میلیون دلار به عهده گرفتم و آن را از نو ساختم.

هم اکنون 4فرزند زیبا دارم و می توانم بگویم این یکی از بزرگترین دستاورد های زندگیم است. از 1981 سخنرانی و آموزش را آغاز کرده ام و خوشبختانه به یکی از سخنرانان برتر در جهان تبدیل شده ام.   

 


مهمترین افتخارتان در زندگی؟


می توانم به جرات بگویم که همسر و خانواده ام، بیشتر از هر چیز  برایم مایه افتخار هستند. در نگاه من هیچ چیز با ارزش تر و مهم تر از خانواده نیست. خوشبختانه خانواده ای شاد و سالم دارم و این مهمترین نقطه قوت در زندگی من است و بیشتر از هر چیز دیگر در این دنیا، به آن ها افتخار می کنم.

 


تعریف شما از موفقیت چیست؟


موفقیت به این معناست که همان شکلی زندگی کنید که دوست دارید، بدون دخالت دیگران. اگر موفقیت می خواهید باید تمام توانایی های خود را پرورش دهید و در مسیر رسیدن به اهدافتان از آن ها استفاده کنید.

تا به آرامش رو حی دست پیدا نکنید، رنگ موفقیت را نخواهید دید. 


 

کلام پایانی

تمامی مطالبی که در مقاله ی ( گپی با برایان تریسی ) با یکدیگر مرور کردیم، بخشی از مصاحبه برایان تریسی بود.

برایان تریسی در حال حاضر یکی از بهترین سخنرانان در دنیا می باشد. 

جهت خواندن مقاله استیو جابز اینجا کلیک کنید

  • بی صبرانه منتظر نظر، انتقاد یا  پیشنهاد شما را در بخش دیدگاه هستیم.

 

.

نوشته های مشابه