چگونه یک مدیر خوب باشیم
یک رهبر خوب یک مثال مثبت است و می داند چگونه از نقاط قوت خود برای کمک به تیم خود برای رسیدن به اهداف استفاده کند.چگونه یک مدیر خوب باشیم مستلزم نکاتی است که به آن پرداخته ایم.
مدیران موفق کارمندان خود را می شناسند و راه هایی برای حمایت از آنها پیدا می کنند تا بهترین کار خود را تولید کنند.مهم است که به طور مداوم اهداف، انتظارات و بازخوردهای واضح را به تیم خود منتقل کنید.
بین مدیر و رهبر تفاوت وجود دارد
مسئولیت های یک مدیر ممکن است شامل تفویض وظایف و کارت زمان باشد، اما یک رهبر بر رشد و رفاه اعضای تیم شما تمرکز می کند. بهترین مدیران می دانند که چگونه هر دو نقش را انجام دهند و می توانند به طور استراتژیک نقاط قوت هر کارمند را برای ساختن یک سازمان موفق ترکیب کنند.
به طور سنتی به ما آموخته اند که باور کنیم فردی که بالاترین IQ را در اتاق دارد باهوش ترین است. با این حال، علم به طور فزاینده ای ثابت می کند که افراد دارای هوش هیجانی و چهار مهارت اصلی آن – که شامل خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط می شود – در واقع بهترین عملکرد در هر شرکتی هستند.
در زیر، آنچه را که باید انجام دهید تا یک رهبر خوب انجام دهید و بهترین روش برای مدیریت رایج ترین انواع کارمندان را خواهید یافت.
چگونه یک مدیر خوب باشیم
-
با تیم خود کار کنید، نه بالاتر از آنها.
ممکن است عادت داشته باشید که بار کاری خود را به طور کامل کنترل کنید، اما تبدیل شدن به یک رئیس شما را مجبور میکند که این کنترل را رها کنید و برخی از مسئولیتها را محول کنید.
اگر اعتیاد را به انجام همه کارها رها نکنید، ظرفیت این را نخواهید داشت که قدم بردارید و کارهای ارشد بیشتری انجام دهید. رها کردن مستلزم تفویض اختیار است. اما ذکر این نکته مهم است که تفویض اختیار به معنای کنار گذاشتن تیم یا قربانی کردن مسئولیت نیست.
-
کارمندان خود را بشناسید.
هر کارمندی نقاط قوت، ضعف و روش های یادگیری متفاوتی دارد. به عنوان یک مدیر، این وظیفه شماست که واقعاً ویژگی های هر فرد را درک کنید تا به طور مؤثر آنها را رهبری کنید و یک رابطه مثبت بین رئیس و کارمند ایجاد کنید. این را می توان صرفاً با مشاهده کارهایی که آنها تولید می کنند انجام داد، اما پرسیدن سؤالات ساده به صورت دوره ای جزئیات را نیز ارائه می دهد.
چگونه یک مدیر خوب باشیم.
همچنین می توانید برعکس این سوال را بپرسید: “بدترین روزی که در سه ماه گذشته در محل کار گذرانده اید چه روزی بوده است؟” گفتگوهایی مانند این به شما کمک می کند تا بفهمید چه چیزی کار نمی کند تا بتوانید وضعیت را اصلاح کنید.
-
یک محیط کاری مثبت و فراگیر ایجاد کنید.
مثالی که برای دفتر خود تعیین می کنید می تواند بر موفقیت سازمان شما تأثیر زیادی بگذارد. ایجاد یک محیط کاری مثبت و مفرح که باعث می شود اعضای تیم احساس کنند شامل حال و مورد احترام هستند، بسیار مهم است. یک کارمند شاد، کارمند سازنده تری است. شما می توانید با الگوبرداری از رفتار خوب روزانه و همچنین اجرای گاه به گاه فعالیت های پیوند تیمی، یک فرهنگ کاری متنوع و فراگیر ایجاد کنید .
شما باید اغلب موفقیت های تیمی (حتی موفقیت های کوچک) را به رسمیت بشناسید. رهبران بزرگ کارمندان خود را می شناسند و در صورت امکان قدردانی خود را ابراز می کنند. کارمندان می خواهند احساس قدردانی کنند و به کارشان توجه شود. وقتی کاری را که به خوبی انجام داده اند به آنها اعتبار می دهید، انگیزه آن ها برای ادامه کار سخت می شود.
-
ارتباط با اهداف، انتظارات و بازخورد.
یکی از مهمترین بخشهای یک مدیر مؤثر، ایجاد موفقیتآمیز اهداف و انتقال انتظارات به اعضای تیم است. مدیران باید روی ایجاد اهداف SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه، محدود به زمان) برای تیم های خود تمرکز کنند. اهدافی که در سطح سازمانی تعیین می شوند باید به اهداف بخش و فردی نیز تبدیل شوند.
باید یک پیوند شفاف بین تمام اهداف تعیین شده در سراسر سازمان وجود داشته باشد.اهداف باید با توافق اعضای تیم تعیین شوند.
پس از تعیین اهداف، مدیران خوب با اعضای تیم در مورد انتظاراتشان شفاف هستند. دی سوزا بازنگری اهداف را بر اساس ساختاری پیشنهاد می کند. شما می توانید به طور منظم با اعضای تیم تماس بگیرید تا مطمئن شوید که آنها خوشحال هستند و در نقش خود احساس چالش می کنند. هر چند ارتباط یک طرفه نیست. شما باید به همان اندازه که صحبت می کنید گوش دهید.
شفاف باشید و انتظارات خود را با کارمندان خود در میان بگذارید تا مطمئن شوید که تیم همسو هستند و در جهت یک هدف متقابل کار می کنند. نرم افزار مدیریت پروژه می تواند با مدیریت موثر گردش کار و پیگیری وظایف همه به این امر کمک کند.
-
اعضای تیم خود را مربی کنید.
برای ایجاد یک تیم ارزشمند و اختصاصی، باید از آنها دفاع کنید. مانند مربیان خوب، روسا باید کارکنان را با انگیزه و اشتیاق نسبت به کاری که انجام می دهند حفظ کنند. این به تیم شما کمک می کند تا از فرسودگی شغلی جلوگیری کند و از ارائه بهترین کار خود لذت ببرد.
بگذارید کارمندان بدانند که به آینده و شغلشان اهمیت می دهید. به آنها آموزش و دانش لازم برای موفقیت در محل کار را ارائه دهید. مدیران خوب رشد و موفقیت کارکنان خود را تهدید نمی کند. در عوض، آنها تغییر را پذیرفته و تشویق می کنند.
-
خودآگاهی را تمرین کنید و مهارت های رهبری خود را رشد دهید.
رهبران موثر می دانند که مدیریت دیگران به این معنا نیست که همه چیز را می دانند. مدیران باید همیشه در کنار تیم خود در حال یادگیری و رشد باشند. چندین مهارت رهبری وجود دارد که می توانید بر آن ها بسازید، مانند مدیریت زمان و تفویض اختیار. که مدیران می توانند این کار را با یادگیری نحوه حفظ انرژی خود برای مهمترین وظایف انجام دهند.
پیدا کردن اینکه یک موضوع دقیقاً به چه مقدار تلاش، زمان و توجه نیاز دارد قبل از اینکه به سراغ موضوع بعدی بروید، یک مهارت حیاتی است تا شما را در یک روز کاری سپری کند و همچنین مطمئن شوید که به اندازه کافی برای زندگی شخصیتان باقی مانده است.
به عنوان رهبر گروه، باید خودآگاهی را تمرین کنید و درک کنید که شخصاً چگونه با مردم ارتباط دارید. مراقب رفتار خود و پیامی که برای کارمندانتان می فرستد باشید. تشخیص تأثیرات عمدی و غیرعمدی که بر دیگران می گذارید، بخش مهمی از مدیر خوب بودن است، زیرا شما بیشتر لحن و فرهنگ سازمان را تعیین می کنید. چگونه یک مدیر خوب باشیم.
مدیریت موفق یک تیم دارای بخشهای متحرک بسیاری است و نیاز به تفکر و تغییر مداوم دارد. هر روز چیز جدیدی بیاموزید تا بهترین رهبر باشید.
اشکال ندارد همه چیز را ندانیم. این در واقع کار شما نیست. به تیم خود نشان دهید که شما یک انسان معمولی هستید که می توانید گاهی اوقات به یک شوخی احمقانه بخندید. مدیر بودن به معنای تبدیل شدن به یک چهره دور نیست. وظیفه شما مشارکت و راهنمایی است.
مدیریت انواع مختلف کارکنان
بدون توجه به اندازه تیم شما، کارمندان شما همه نوع شخصیت خواهند داشت. به عنوان یک رهبر، مهم است که یاد بگیرید با هر فرد به طور جداگانه کار کنید. شما نباید از یک سبک مدیریتی یکسان استفاده کنید، بلکه در عوض راه هایی را بیابید که به بهترین وجه از کارکنان مختلف شما حمایت می کند تا بهترین کار خود را انجام دهند. در اینجا برخی از انواع رایج کارمندان و بهترین روش مدیریت آنها آورده شده است.
کارکنان با تعمیر و نگهداری بالا
در صورتی که کارمندان بیشتر وقت یک مدیر را به خود اختصاص دهند، ممکن است به عنوان کارمند در نگهداری بالا در نظر گرفته شوند. رفتارهای با حفظ سطح بالا شامل جستجوی مداوم تأیید، پرسیدن سؤالات بی وقفه یا پذیرش انتقاد سخت است. چگونه یک مدیر خوب باشیم.
برای مدیریت کارمندی که نیاز به توجه زیادی دارد، مهم است که یک گفتگو ایجاد کنید تا سعی کنید به این موضوع بپردازید. از این زمان استفاده کنید تا متوجه شوید کدام یک از نیازهای آنها برآورده نمی شود. همچنین از این بحث برای پرداختن به رفتارهای خاص کارمند که می تواند بهبود یابد استفاده کنید و راه هایی برای کاهش هر گونه مشکل ارائه دهید. مهمتر از همه، مطمئن شوید که تعاملات خود را برای هر فردی تنظیم میکنید.
کارکنان خود مدیریتی
ممکن است احساس کنید که وقتی یک کارمند خود مدیریت را استخدام می کنید، به جام مقدس کارمندان ضربه زده اید – حتی بهتر است وقتی کل تیم شما به عنوان افراد مستقلی توصیف شود که می توانند خودشان را مدیریت کنند. با این حال، شما همچنان باید یک رهبر موثر باشید، مهم نیست که چقدر به راهنمایی کمی برای انجام وظایف خود نیاز دارند.
وظیفه شما به عنوان یک مدیر این است که اطمینان حاصل کنید که این کارمندان به طور مداوم در مورد کار خود با انگیزه و مشتاق هستند. مرتباً بررسی کنید تا در مورد راههایی که میتوانید از طریق بازخورد، منابع و ارتباطات واضح در مورد اهداف تیم خود از آنها حمایت کنید، صحبت کنید. چگونه یک مدیر خوب باشیم.
کارمندان خجالتی و درونگرا
گاهی اوقات با یک کارمند خجالتی یا درونگرا مواجه می شوید که رفتارهای محتاطانه یا ترسو از خود نشان می دهد. آنها ممکن است زیاد با دیگران در دفتر کار درگیر نباشند یا در جلسات کارکنان صحبت نکنند، اما هنوز هم ممکن است سخت کوش باشند. هرکسی رویکرد متفاوتی به تکالیف و فرهنگ دارد. به عنوان یک مدیر، وظیفه شما این است که این رفتارها را درک کنید.
برای اطمینان از اینکه یک کارمند خجالتی یا درونگرا احساس امنیت و حمایت می کند، به آنها فضایی برای کار بدهید و در عین حال به آنها اطلاع دهید که برای کمک در دسترس هستید. همچنین می توانید جلسات منظم انفرادی داشته باشید که محیط شخصی تری را برای بحث راحت در مورد هر موضوعی ارائه می دهد. دریابید که کدام روش ها به این کارمند اجازه می دهد تا بهترین کار خود را انجام دهد و هر گونه اضطراب روزانه را به حداقل برساند.
تیمی با سطوح مختلف انگیزه
هیچ دو کارمندی شبیه هم نیستند، و اغلب با تیمی مواجه می شوید که سطوح انگیزه متفاوتی دارد. برخی از کارمندان به طور مداوم با راهنمایی اندک فراتر از آن عمل می کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در هنگام تکمیل وظایف خود به تشویق بیشتری نیاز داشته باشند. یک اندازه در مدیریت مناسب نیست و هر نوع فردی به سبک رهبری متفاوتی نیاز دارد.
به عنوان مثال، افراد با عملکرد بالا ممکن است به توجه کمتری نیاز داشته باشند، اما مدیران باید به تعیین اهداف قابل اندازه گیری ادامه دهند و فرصت هایی را برای این کارمندان برای یادگیری و رشد در حرفه خود ارائه دهند. از سوی دیگر، افراد با عملکرد پایین ممکن است به دستورالعملها، اهداف و انتظارات روشن نیاز داشته باشند. این اغلب در مورد انگیزه های آنها نیست، بلکه کمبود اعتماد به نفس است، بنابراین مهم است که “لحظه های قابل آموزش” را برجسته کنید تا آنها از آنها یاد بگیرند و اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. چگونه یک مدیر خوب باشیم.
کارمندان مسن تر
این می تواند ترسناک باشد که یک مدیر جوان با کارمندان مسن تر که مستقیماً به شما گزارش می دهند. در حالی که شما واجد شرایط هستید، ممکن است احساس کنید که کارکنان شما ممکن است هنگام رسیدگی به درگیری ها یا واگذاری وظایف، به اختیار شما احترام نگذارند. به جای احترام گذاشتن به کارکنان خود، مهم است که نقاط قوت فردی آنها را بشناسید و درک کنید. علاوه بر این، این کارمندان ممکن است دانش سازمانی کلیدی داشته باشند که می تواند زمینه را در هنگام تغییر سیستم یا استراتژی اضافه کند.